در دنیای امروز، کسبوکارها و صنایع همواره به دنبال راههایی برای کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری هستند. یکی از مفاهیم کلیدی که نقش مهمی در این زمینه ایفا میکند، مزیت مقیاس (Economies of Scale) است. این مفهوم به توانایی یک شرکت در کاهش هزینههای متوسط تولید از طریق افزایش حجم تولید اشاره دارد.
با رشد تولید، هزینههای ثابت بر تعداد بیشتری از واحدهای محصول سرشکن میشوند و هزینههای متغیر نیز کاهش مییابند. این امر به شرکتها کمک میکند تا رقابتپذیری خود را افزایش داده و سودآوری بهتری داشته باشند. در این مقاله، به بررسی دقیق مفهوم مزیت مقیاس، انواع آن و تأثیر آن بر هزینهها و رقابت در بازار میپردازیم.
مزیت مقیاس (Economies of Scale) چیست؟
مزیت مقیاس یا اقتصاد مقیاس به پدیدهای در اقتصاد اشاره دارد که در آن با افزایش حجم تولید، هزینه متوسط هر واحد کاهش مییابد. این مزیت به کسبوکارها اجازه میدهد تا کارایی تولید را افزایش داده و سودآوری بیشتری داشته باشند.
حتما بخوانید: کایزن (Kaizen) 改善 چیست؟ 14 اصل کایزن + پیاده سازی و مزایا
چرا مزیت مقیاس اهمیت دارد؟
- کاهش هزینههای تولید: افزایش تولید باعث کاهش هزینههای ثابت و متغیر به ازای هر واحد محصول میشود.
- افزایش رقابتپذیری: شرکتهایی که از این روش بهره میبرند، میتوانند محصولات خود را با قیمت پایینتر عرضه کنند.
- بهبود سودآوری: کاهش هزینهها منجر به افزایش حاشیه سود و تقویت موقعیت مالی شرکت میشود.
- سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه: شرکتهای بزرگتر منابع بیشتری برای نوآوری و توسعه محصولات جدید دارند.
انواع مزیت مقیاس
اقتصاد مقیاس را میتوان به دو دستهی اصلی داخلی و خارجی تقسیم کرد. هرکدام از این دستهها تأثیر متفاوتی بر کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری دارند.
۱. مزیت مقیاس داخلی (Internal Economies of Scale)
این نوع مزیت مستقیماً از رشد و گسترش خود شرکت ناشی میشود و به عواملی بستگی دارد که درون سازمان کنترل میشوند. مزیت مقیاس داخلی به صرفهجوییهایی اشاره دارد که در داخل یک شرکت، بدون وابستگی به عوامل خارجی، با افزایش تولید حاصل میشود. این مزیت میتواند ناشی از بهینهسازی فرآیندهای تولید، استفاده کارآمدتر از منابع، کاهش هزینههای اداری و مدیریتی، خرید مواد اولیه با قیمت پایینتر، و سرمایهگذاری در فناوریهای پیشرفته باشد.
حتما بخوانید: تولید ناب چیست؟ اصول، مزایا و چالشهای آن در 7 عنوان
در نتیجه، شرکتها میتوانند هزینههای متوسط تولید را کاهش داده و بهرهوری خود را افزایش دهند، که به آنها برتری رقابتی در بازار میبخشد.
این نوع مزیت ناشی از رشد صنعت یا محیط اقتصادی کلی است، نه فقط رشد یک شرکت خاص. در واقع، تمام شرکتهای فعال در یک صنعت میتوانند از این مزایا بهرهمند شوند.
نمونههایی از مزیت مقیاس خارجی:
- توسعه زیرساختهای حملونقل و ارتباطات که هزینههای لجستیک را کاهش میدهد.
- پیشرفت فناوریهای عمومی که بهرهوری تولید را افزایش میدهد.
- گسترش مراکز آموزشی و تحقیقاتی که نیروی کار متخصص بیشتری را تأمین میکنند.
- شکلگیری خوشههای صنعتی که باعث کاهش هزینههای تأمین مواد اولیه میشود.
مزیت مقیاس داخلی به عوامل درون سازمان وابسته است، درحالیکه مزیت مقیاس خارجی از رشد صنعت و محیط اقتصادی ناشی میشود. شرکتهایی که بتوانند هر دو نوع مزیت را بهخوبی مدیریت کنند، توان رقابتی بیشتری در بازار خواهند داشت.
انواع مزیت مقیاس داخلی و عوامل مؤثر بر آن
مزیت مقیاس داخلی زمانی اتفاق میافتد که یک شرکت با افزایش تولید بتواند هزینههای متوسط خود را کاهش دهد. این نوع مزیت به عواملی بستگی دارد که درون سازمان مدیریت میشوند.
انواع مزیت مقیاس داخلی
نوع مزیت | توضیح |
---|---|
مزیت فنی (Technical Economies) | استفاده از ماشینآلات پیشرفته، بهینهسازی فرآیندهای تولید و افزایش بهرهوری |
مزیت مدیریتی (Managerial Economies) | استخدام مدیران متخصص، بهبود ساختار مدیریت و کاهش هزینههای اداری |
مزیت مالی (Financial Economies) | دریافت وامهای کمبهره، افزایش اعتبار مالی و کاهش هزینههای تأمین مالی |
مزیت بازاریابی (Marketing Economies) | کاهش هزینههای تبلیغات و توزیع با افزایش حجم تولید و استفاده از برند قوی |
مزیت خرید (Purchasing Economies) | خرید مواد اولیه و تجهیزات در حجم بالا با تخفیف بیشتر |
مزیت تحقیق و توسعه (R&D Economies) | افزایش بودجه تحقیقاتی، توسعه محصولات جدید و بهبود فناوری |
عوامل مؤثر بر مزیت مقیاس داخلی
۱. میزان تولید و بهرهوری
هرچه شرکت تولید بیشتری داشته باشد، هزینههای ثابت در میان تعداد بیشتری از محصولات سرشکن شده و هزینه متوسط کاهش مییابد.
۲. سطح فناوری و نوآوری
استفاده از فناوریهای پیشرفته، اتوماسیون و بهینهسازی فرآیندهای تولید، باعث افزایش کارایی و کاهش هزینهها میشود.
۳. کیفیت مدیریت و سازماندهی
مدیریت کارآمد میتواند بهرهوری را افزایش داده و هزینههای اضافی را کاهش دهد، بهویژه در شرکتهای بزرگ.
۴. دسترسی به تأمین مالی ارزان
شرکتهای بزرگتر معمولاً از اعتبار بالاتری برخوردارند و میتوانند وامهای کمبهره دریافت کنند که هزینههای مالی آنها را کاهش میدهد.
۵. تأمین مواد اولیه و هزینههای تأمین
خرید عمده مواد اولیه با تخفیفهای بیشتر، تأمین پایدارتر و کاهش هزینههای عملیاتی را به همراه دارد.
حتما بخوانید: تولید انبوه چیست؟ اصول، مزایا و معایب
مزیت مقیاس داخلی، نتیجه مدیریت بهینه، بهرهگیری از فناوری، استفاده از منابع مالی قوی و تولید در مقیاس بزرگ است. شرکتهایی که بتوانند این عوامل را بهینهسازی کنند، قادر خواهند بود هزینههای تولید خود را کاهش داده و در بازار رقابتیتر عمل کنند.
تأثیر هزینههای ثابت و متغیر بر مزیت مقیاس
یکی از عوامل کلیدی در مزیت مقیاس، کاهش هزینههای متوسط تولید با افزایش حجم تولید است. برای درک بهتر این موضوع، باید هزینهها را به هزینههای ثابت و هزینههای متغیر تقسیم کنیم.
۱. هزینههای ثابت و نقش آن در مزیت مقیاس
هزینههای ثابت، هزینههایی هستند که مستقل از میزان تولید بوده و حتی در صورت کاهش تولید نیز تغییر نمیکنند.
نمونههایی از هزینههای ثابت:
- اجاره یا خرید کارخانه
- هزینههای ماشینآلات و تجهیزات
- حقوق کارکنان اداری و مدیریتی
- هزینههای تحقیق و توسعه
چگونه هزینههای ثابت به مزیت مقیاس کمک میکنند؟
- با افزایش حجم تولید، هزینه ثابت هر واحد کاهش مییابد زیرا هزینههای کلی در میان تعداد بیشتری از محصولات سرشکن میشود.
- شرکتهای بزرگتر میتوانند در تجهیزات و فناوریهای پیشرفته سرمایهگذاری کنند که در درازمدت هزینههای عملیاتی را کاهش میدهد.
۲. هزینههای متغیر و نقش آن در مزیت مقیاس
هزینههای متغیر، هزینههایی هستند که مستقیماً با میزان تولید تغییر میکنند.
نمونههایی از هزینههای متغیر:
- هزینه مواد اولیه
- دستمزد کارکنان تولیدی
- هزینههای انرژی و حملونقل
- هزینههای بستهبندی
چگونه هزینههای متغیر بر مزیت مقیاس تأثیر میگذارند؟
- خرید عمده مواد اولیه باعث دریافت تخفیف و کاهش هزینه تأمین مواد میشود.
- افزایش تولید میتواند به بهینهسازی فرآیندهای تولیدی و کاهش ضایعات منجر شود.
- حملونقل در حجم بالا معمولاً ارزانتر تمام میشود، زیرا هزینهها در تعداد بیشتری از کالاها سرشکن میشود.
مقایسه تأثیر هزینههای ثابت و متغیر بر مزیت مقیاس
نوع هزینه | تأثیر بر مزیت مقیاس |
---|---|
هزینههای ثابت | کاهش هزینه متوسط هر واحد با افزایش تولید |
هزینههای متغیر | کاهش هزینه هر واحد از طریق بهینهسازی تأمین و تولید |
هر دو نوع هزینه در مزیت مقیاس نقش دارند، اما تأثیر هزینههای ثابت معمولاً بیشتر است، زیرا این هزینهها با افزایش تولید سرشکن شده و به کاهش هزینه متوسط کمک میکنند. هزینههای متغیر نیز با بهینهسازی تولید و خرید عمده کاهش مییابند. شرکتهایی که بتوانند این هزینهها را بهدرستی مدیریت کنند، در دستیابی به اقتصاد مقیاس موفقتر خواهند بود.
- شیب نزولی منحنی در ابتدا نشاندهنده صرفه به مقیاس است، زیرا با افزایش تولید، هزینه متوسط کاهش مییابد.
- در نقطهای که هزینه متوسط به کمترین مقدار خود میرسد، بالاترین بهرهوری اتفاق میافتد.
- پس از این نقطه، منحنی مجدداً صعودی میشود که نشاندهنده عدم صرفه به مقیاس و افزایش هزینهها به دلیل پیچیدگیهای مدیریتی و ناکارآمدیهاست.
رابطه بین هزینهها و صرفه به مقیاس
صرفه به مقیاس زمانی رخ میدهد که با افزایش تولید، هزینه متوسط هر واحد کاهش یابد. این کاهش هزینه مستقیماً به نحوه مدیریت هزینههای ثابت و متغیر وابسته است. در این بخش، به بررسی رابطه بین هزینهها و صرفه به مقیاس میپردازیم.
حتما بخوانید: عیب صفر (Zero Defect): 5 راهکار برای بهبود کیفیت کسبوکار
۱. تأثیر هزینههای ثابت بر صرفه به مقیاس
کاهش هزینه متوسط هر واحد:
با افزایش تولید، هزینههای ثابت مانند اجاره کارخانه و هزینههای تحقیق و توسعه، بین تعداد بیشتری از واحدهای تولیدی سرشکن شده و هزینه متوسط کاهش مییابد.
سرمایهگذاری در فناوری و نوآوری:
شرکتهای بزرگتر میتوانند در تجهیزات مدرن و سیستمهای اتوماسیون سرمایهگذاری کنند که منجر به کاهش هزینههای تولیدی در طولانیمدت میشود.
۲. تأثیر هزینههای متغیر بر صرفه به مقیاس
خرید عمده و کاهش هزینه مواد اولیه:
افزایش حجم خرید، به شرکتها امکان میدهد تا تخفیفهای بیشتری دریافت کرده و هزینه مواد اولیه را کاهش دهند.
بهینهسازی فرآیندهای تولیدی:
افزایش مقیاس تولید باعث بهبود بهرهوری، کاهش ضایعات و استفاده کارآمدتر از منابع میشود.
کاهش هزینههای حملونقل و توزیع:
شرکتهای بزرگتر میتوانند با بهرهگیری از سیستمهای توزیع کارآمد، هزینههای حملونقل را کاهش دهند.
۳. ارتباط بین میزان تولید و هزینههای متوسط
رابطه بین هزینهها و صرفه به مقیاس را میتوان در منحنی هزینه بلندمدت (Long-Run Average Cost – LRAC) مشاهده کرد.
مراحل تغییر هزینه در مقیاسهای مختلف:
مرحله | ویژگیها | تأثیر بر هزینه متوسط |
---|---|---|
صرفه به مقیاس (Economies of Scale) | افزایش تولید، کاهش هزینههای متوسط | ⬇ کاهش هزینه |
بازده ثابت به مقیاس (Constant Returns to Scale) | افزایش تولید، هزینههای متوسط ثابت میماند | ➡ ثابت |
عدم صرفه به مقیاس (Diseconomies of Scale) | افزایش تولید بیش از حد، افزایش هزینههای مدیریتی و ناکارآمدی | ⬆ افزایش هزینه |
- صرفه به مقیاس باعث کاهش هزینههای متوسط از طریق مدیریت بهتر هزینههای ثابت و متغیر میشود.
- در مقیاسهای بزرگ، هزینههای ثابت سرشکن شده و هزینههای متغیر با خرید عمده و بهینهسازی فرآیند کاهش مییابند.
- اگر شرکتها از حد بهینه مقیاس عبور کنند، ممکن است دچار عدم صرفه به مقیاس شوند و هزینههایشان افزایش یابد.
در نتیجه، مدیریت صحیح هزینهها و یافتن مقیاس تولید بهینه، کلید اصلی دستیابی به مزیت رقابتی در بازار است.
تناقض کورنو (Cournot Paradox)
در حالی که مزیت مقیاس به طور کلی موجب کاهش هزینههای تولید و افزایش سودآوری برای شرکتها میشود، این مفهوم ممکن است با چالشهایی مواجه شود که بر رقابت در بازار تأثیرگذار است. یکی از چالشهای مهم که در نظریه اقتصاد رقابت مطرح میشود، تناقض کورنو (Cournot Paradox) است. در این بخش، ابتدا به توضیح این تناقض پرداخته و سپس ارتباط آن با مزیت مقیاس را بررسی میکنیم.
حتما بخوانید: روش شش سیگما (Six Sigma) برای مدیران و صاحبان کسبوکار
تناقض کورنو (Cournot Paradox)
تناقض کورنو به وضعیتی اطلاق میشود که در آن، افزایش تعداد تولیدکنندگان در یک صنعت ممکن است منجر به کاهش میزان تولید کل و افزایش قیمتها در مقایسه با شرایطی شود که تعداد کمتری از تولیدکنندگان در بازار فعال باشند. این پدیده در مدل کورنو که مدل رقابت انحصاری تعدادی تولیدکننده مشابه است، توضیح داده میشود.
در این مدل، شرکتها برای تولید یک کالا در بازار رقابت میکنند و هر کدام باید میزان تولید خود را به گونهای تنظیم کنند که مطلوبترین سود را بدست آورند، با این حال:
- با افزایش تعداد شرکتها، مجموع تولید در بازار افزایش مییابد.
- با وجود این افزایش تولید، رقابت بیشتر موجب کاهش قیمت کالا میشود.
- در نتیجه، حتی با وجود افزایش تولید و بهرهوری، سود کل شرکتها کاهش پیدا میکند.
این وضعیت در حالی اتفاق میافتد که مزیت مقیاس، به خودی خود، باعث کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری میشود، اما رقابت زیاد و افزایش تعداد تولیدکنندگان، به شکلی معکوس، میتواند مانع از بهرهبرداری کامل از مزیت مقیاس در بازار شود.
رابطه بین مزیت مقیاس و تناقض کورنو
در یک بازار با صرفه به مقیاس داخلی، افزایش تعداد تولیدکنندگان میتواند از مزیت مقیاس جلوگیری کند، زیرا:
- رقابت زیاد: با افزایش تعداد تولیدکنندگان، هر شرکت باید تولید خود را کاهش دهد تا به سود بیشتری دست یابد، که این ممکن است از بهرهبرداری بهینه از مزیت مقیاس جلوگیری کند.
- کاهش قیمتها: به دلیل رقابت فزاینده، قیمتها در بازار کاهش مییابند، که ممکن است باعث کاهش سودآوری شرکتها شده و آنها را از سرمایهگذاری بیشتر در بهبود فناوری یا افزایش ظرفیت تولید بازدارد.
- سیاستهای قیمتگذاری و تولید: در رقابت شدید، تولیدکنندگان به جای بهرهبرداری از مزایای مقیاس خود، ممکن است مجبور شوند بر اساس قیمتهای پایینتر تولید کنند، که این وضعیت با اصول اقتصاد مقیاس سازگار نیست.
حل تناقض کورنو و بهرهبرداری از مزیت مقیاس
برای جلوگیری از اثرات منفی تناقض کورنو و بهرهبرداری بهتر از مزیت مقیاس، شرکتها باید استراتژیهای خاصی اتخاذ کنند:
- تفاوت در محصولات: شرکتها میتوانند با ارائه محصولات متمایز و با کیفیت، رقابت قیمتی را کاهش دهند و از اقتصاد مقیاس بهرهبرداری کنند.
- همکاریهای استراتژیک: در بعضی از صنایع، شرکتها میتوانند به صورت مشارکتی یا با ایجاد ائتلافهای استراتژیک، هزینهها را کاهش داده و به مزیت مقیاس برسند.
- تحقیق و توسعه: با سرمایهگذاری در نوآوری و تحقیق و توسعه، شرکتها میتوانند بهرهوری خود را افزایش دهند و از اقتصاد مقیاس به شکل بهینه استفاده کنند، حتی در شرایط رقابت بالا.
تناقض کورنو به شکلی نشان میدهد که در رقابتهای شدید، افزایش تعداد تولیدکنندگان میتواند مانع از بهرهبرداری کامل از مزیت مقیاس شود. این چالشها به شرکتها هشدار میدهد که صرف افزایش تولید و گسترش حجم بازار ممکن است همیشه به نفع آنها نباشد. استراتژیهای رقابتی، نوآوری و مدیریت بهینه تولید از جمله راههایی هستند که میتوانند به کاهش اثرات منفی تناقض کورنو و افزایش بهرهبرداری از مزیت مقیاس کمک کنند.
مزیت مقیاس و اثرات آن بر رقابت در بازار
مزیت مقیاس به کاهش هزینههای متوسط تولید و بهبود کارایی در واحدهای تولیدی اشاره دارد که در نتیجه، تولیدکنندگان بزرگتر قادر به تولید ارزانتر و کسب سهم بیشتری از بازار هستند. این وضعیت میتواند بر رقابت در بازار تأثیرات مختلفی داشته باشد.
حتما بخوانید: مانیتورینگ صنعتی | افزایش 30% کیفیت و کاهش 20% هزینهها
تأثیرات مثبت مزیت مقیاس بر رقابت
- کاهش قیمتها: هنگامی که شرکتها قادر به کاهش هزینههای تولید خود از طریق بهرهبرداری از مزیت مقیاس میشوند، قیمتهای کمتری به مصرفکنندگان ارائه میدهند. این امر میتواند به افزایش رقابتپذیری و دسترسی بیشتر به کالاهای ارزانتر منجر شود.
- افزایش کیفیت محصولات: شرکتهایی که از مزیت مقیاس بهره میبرند، ممکن است منابع بیشتری را به نوآوری و تحقیق و توسعه اختصاص دهند که باعث بهبود کیفیت محصولات و خدمات میشود.
تأثیرات منفی مزیت مقیاس بر رقابت
- موانع ورود برای شرکتهای کوچک: بزرگتر شدن شرکتها و بهرهبرداری از مزیت مقیاس، باعث میشود هزینههای ورود به بازار برای شرکتهای کوچکتر بسیار زیاد شود. این امر میتواند منجر به کاهش تنوع بازار و کاهش قدرت رقابتی شرکتهای کوچکتر شود.
- تمرکز بازار و کاهش رقابت: زمانی که تعداد معدودی شرکت بزرگ بتوانند بازار را در اختیار بگیرند، احتمال ایجاد انحصار یا شبه انحصار افزایش مییابد. این میتواند به کنترل قیمتها و کاهش تنوع محصولات منجر شود و در نتیجه رقابت در بازار کاهش یابد.
- از بین رفتن فرصتهای کسبوکار برای استارتاپها: مزیت مقیاس ممکن است بهویژه در صنایع با موانع ورود بالا، مانع از ورود شرکتهای نوپا و استارتاپها شود. این میتواند کاهش نوآوری و فرصتهای شغلی در سطح کوچکتر را به همراه داشته باشد.
مزیت مقیاس در صنایع مختلف
مزیت مقیاس در صنایع مختلف به روشهای مختلفی اعمال میشود و هر صنعت ویژگیها و چالشهای خاص خود را در این زمینه دارد. در ادامه، به بررسی کاربرد اقتصاد مقیاس در برخی صنایع مهم میپردازیم:
الف) صنعت خودروسازی
صنعت خودروسازی یکی از صنایع مهمی است که به شدت تحت تأثیر مزیت مقیاس قرار دارد.
- هزینههای ثابت بالا: هزینههای مربوط به تحقیق و توسعه، ماشینآلات و خط تولید برای خودروهای جدید در این صنعت بسیار بالاست. شرکتهای بزرگ خودروسازی میتوانند این هزینهها را با افزایش تولید سرشکن کنند و بنابراین، هزینه تولید هر خودرو کاهش یابد.
- خرید مواد اولیه در مقیاس بالا: شرکتهای بزرگ خودروسازی قادر به خرید قطعات یدکی و مواد اولیه در حجم زیاد هستند که به آنها امکان دریافت تخفیفهای قابل توجهی را میدهد.
- موانع ورود به بازار: شرکتهای کوچکتر به دلیل نیاز به سرمایهگذاریهای سنگین و هزینههای بالای تولید، از ورود به این بازار باز میمانند.
حتما بخوانید: PLC چیست؟ 3 نقش کلیدی آن در اتوماسیون صنعتی
ب) صنعت فناوری
در صنعت فناوری، مزیت مقیاس به ویژه در زمینههای تولید نرمافزار و سختافزار، نقش مهمی دارد.
- کاهش هزینههای تولید: تولید تجهیزات کامپیوتری و گوشیهای هوشمند در مقیاس بزرگ، موجب کاهش هزینههای تولید به ازای هر واحد میشود. شرکتهای بزرگ مانند اپل و سامسونگ میتوانند از این مزیت بهرهبرداری کنند.
- سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه: شرکتهای بزرگ فناوری با بهرهگیری از مزیت مقیاس، میتوانند در زمینه تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کرده و فناوریهای جدیدتر و بهتری را عرضه کنند.
- موانع ورود و رقابت: با توجه به منابع مالی زیاد و دسترسی به فناوریهای پیشرفته، رقابت برای شرکتهای کوچکتر در این صنعت میتواند سخت باشد.
ج) صنعت کشاورزی
مزیت مقیاس در کشاورزی نیز نقش پررنگی دارد، بهویژه در زمینههایی مانند تولید محصولات زراعی و دامداری.
- کاهش هزینههای تولید: کشاورزان بزرگتر میتوانند با استفاده از دستگاهها و ماشینآلات مدرن، تولید بیشتری را با هزینه کمتر به انجام برسانند.
- خرید عمده و تأمین مواد اولیه: کشاورزان بزرگ قادرند مواد اولیه و کودهای شیمیایی را با تخفیفهای بیشتر خریداری کرده و به بهرهوری بالاتری دست یابند.
- چالشهای توزیع و دسترسی به بازار: مزیت مقیاس در کشاورزی میتواند باعث از بین رفتن تنوع و فرصتهای موجود برای کشاورزان کوچکتر شود و مانع از رقابت آنها در بازارهای داخلی و خارجی شود.
د) صنعت داروسازی
در صنعت داروسازی نیز مزیت مقیاس نقش زیادی در کاهش هزینهها و تولید انبوه داروها دارد.
- هزینههای ثابت بالا در تحقیق و توسعه: هزینههای تحقیق و توسعه داروهای جدید بسیار بالا است، اما این هزینهها با تولید انبوه دارو در مقیاس بزرگ سرشکن میشود.
- خرید مواد اولیه به صورت عمده: شرکتهای بزرگ داروسازی میتوانند مواد اولیه مورد نیاز برای تولید داروها را در مقیاس وسیعتر خریداری کرده و هزینههای خود را کاهش دهند.
- دسترسی به بازارهای جهانی: شرکتهای بزرگ داروسازی که از مزیت مقیاس بهرهبرداری میکنند، قادر به عرضه محصولات خود به بازارهای جهانی هستند، که میتواند منجر به رقابت کمتر و کنترل بیشتر بازار شود.
مزیت مقیاس میتواند تأثیرات مختلفی بر رقابت و ساختار بازارها در صنایع مختلف داشته باشد. در برخی موارد، این مزیت به کاهش قیمتها و افزایش کیفیت کمک میکند، اما در برخی دیگر، ممکن است به کاهش رقابت و ایجاد موانع ورود برای شرکتهای کوچکتر منجر شود. صنایع مختلف نیز با توجه به ویژگیهای خاص خود، از اقتصاد مقیاس به روشهای متفاوتی بهرهبرداری میکنند. این موضوع نشاندهنده اهمیت مدیریت صحیح و استفاده بهینه از این مزیت در رقابتهای صنعتی است.